Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-29@18:18:42 GMT

این صدا وسیمای رقت‌آور!/ سانسور را هم مبتذل کرده‌اند

تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۲۲۹۵۲

   عصر ایران؛ سروش بامداد-  هر چند سانسور در صدا و سیما امری مسبوق به سابقه است و ناف این دستگاه را با سانسور بُریده‌اند اما سانسور هم در گذشته برای خود شأنی داشت و هر چیزی را سانسور نمی‌کردند منتها جماعت کنونی آن را هم مبتذل و پلشت کرده‌اند. چون کار به جایی رسیده که ذکر نام مجری 20 سالۀ خودشان را از زبان یک بازیگر کمدی در بازپخش سریال هم تاب نمی‌آورند و سانسور می‌کنند و همین سبب می‌شود فیلم اصلی و فیلم سانسور شده بارها و بارها در شبکه‌های اجتماعی بازپخش شود تا دل آدم بسوزد بر این همه نابالغی!


  شبکۀ تماشای تلویزیون در بازپخش سریال «پژمان»، دیالوگ پژمان جمشیدی با سام درخشانی را که در آن به نام «عادل» اشاره می‌کند و تازه نمی‌گوید «فردوسی‌پور» ولی سانسور می‌کنند! همین‌قدر مضحک و همین‌قدر حقیر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


  لابد اگر چند صباح دیگر سام درخشانی هم توییتی بزند یا استوری‌یی بگذارد که این جماعت نپسندد خود او را هم سانسور می کنند و بعدتر پژمان را.


  این جماعت دو هنر دارند: اول این که مدام دیگران را حذف کنند تا فقط خودشان بمانند و در حوض کوچک خودشان قهرمان شنا شوند نه در استخر و دریاچه و دریای واقعی و از هر رقابتی فراری‌اند و دیدید که دنبال آن بودند که فیلیمو را تعطیل کنند تا مردم سریال‌های تلویزیونی را ببینند که در آنها هیچ‌کس کتاب نمی‌خواند یا لباس زن در درون و بیرون خانه یکی است و همۀ خانه ها یا دوبلکس و مدرن است یا حوض دارند در حالی که 90 درصد مردم در آپارتمان های 60 تا 90 متری زندگی می‌کنند و دوم این که از بام تا شام بگویند همۀ دنیا بدند و فقط ما خوبیم و ذوق کنند از این که که در فرانسه اعتراض شده و تا پلیسی با معترضی برخورد کرد بگویند: آهان! دیدید؟ آنها هم کتک می‌زنند!


   در دهۀ 60 قراری گذاشته شد و آن هم این بود که در فیلم‌ها خشونت عریان و ترویج اباحه‌گری و روابط تنانه نباشد و این قاعده پذیرفته شد اما این که هر از گاهی دیالوگی را حذف کنند نشان از حقارت دارد. داستان سانسور البته فصول مختلف داشته است. مثلا در دوران محمود احمدی‌نژاد به محمود بصیری اجازۀ بازی نمی‌دادند چون می‌گفتند شبیه رییس جمهور است در حالی که برای احمدی‌نژاد باید مایۀ افتخار می‌بود که یکی از بازیگران پر استعداد شبیه او باشد.


   سانسور نام عادل فردوسی پور به خاطر آن است که در صدا و سیما و در اصول گرایی ایرانی مدام صفر می‌کنند و می‌خواهند تاریخ را از نو بنویسند و با این نگاه هم اولین نخست‌وزیر بعد از انقلاب باید سانسور شود چون لیبرال بوده و هم آخرین  نخست‌وزیر چون در حصر است.. هم رییس جمهوری که یک بار 20 میلیون رای آورده و دور بعد 22 میلیون ممنوع التصویر می‌شود و هم ذکر نام رییس جمهور سابق فقط در مقام انتقاد از زبان مجری بسیار بامزه و دل نشین پاورقی مجاز است!


  برای هر که انگی و به قصد نشان دادن ننگی آماده دارند و حالا کارشان به جایی رسیده که نام عادل فردوسی‌پور را هم سانسور می‌کنند.


   این نوشته البته درباره شخص و در این فقره عادل فردوسی‌پور یا هر کس دیگر نیست. حتی دربارۀ سانسور هم نیست. دربارۀ وضعیت رقت‌بار رسانۀ رسمی است که به خودش می گوید ملی اما کاری با علایق و سلایق ملت ندارد. دربارۀ ابتذالِ ابتذال سانسور است. سانسور فی‌نفسه مبتذل است اما این دیگر ابتذالِ یک امر مبتذل است!


  یک بودجه 5 هزار میلیارد تومانی است به اضافۀ مبلغی بیش از این برای آگهی‌ها و با آن به 50 هزار نفر حقوق می‌دهند تا قاعدتا برای 85 میلیون نفر برنامه بسازند اما عملا تنها به سلیقۀ محدودی وفادارند که تنها در انتخاباتی که رقابتی نباشد پیروز می‌شوند و در بهترین حالت 15 درصد مردم ایران را پوشش می‌دهند منتها از پول همه باید سلیقۀ آن 15 درصد تأمین شود!


   در دنیایی که فیلم «برادران لیلا» را که هنوز در داخل اکران نشده در ایام عید مردم دیده‌اند و دربارۀ آن نقد نوشته‌اند و نویسنده‌ای پی‌دی‌‌افِ کتاب خود را در کانال تلگرامی گذاشته و از مخاطبان خواسته وجهی به حساب او بریزند چون نمی‌توانسته زیر بار حذف یک پنجم کتاب برود سانسورف بیشتر مایۀ رقت است و بامزه این که چندی پیش از همین تلویزیون سانسورچی فیلم «زندگی دیگران» پخش شد که آخر وعاقبت سانسورچی‌ها در آلمان شرقی سابق را نشان می‌داد.

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۲۲۹۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علم گرفتار سانسور و تبعیض رسانه‌ای/ وقتی اسمی از دانشمندان آسیایی و آفریقایی به میان نمی‌آید

به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ چندی پیش یک دانشمند چینی از خدمات شهروندی و اداره مهاجرت آمریکا درخواست کرد تا اقامت دائمی دریافت کند؛ با این فکر که شانس بیشتری در تحقیقات خواهد داشت. او یک زیست‌شناس ماهر است و همانطور که در ویزای نخبگان آمریکایی (EB-1A) تصور می‌کرد مقالات خبری در رسانه‌های برتر از جمله نیویورک تایمز که تحقیقات او را پوشش می‌دهد، «توانایی خارق‌العاده» او را در علوم نشان می‌دهد. اما زمانی که افسران مهاجرت درخواست او را رد کردند، متوجه شدند که نام او در هیچ خبر و گزارش رسانه‌ای نیامده است. در واقع پوشش خبری مقاله‌ای که او جزو نویسندگان بود، مستقیما سهم عمده او را در این کار نادیده گرفته بود. این در حالی بود که او زمان بسیار زیادی را برای این پروژه تحقیقاتی وقف کرده بود و حتی ایده آن را خودش در دوره دکتری خود داده بود.

این موضوع باعث شد که چند محقق کنجکاو شوند که چه چیزی بر تصمیمات روزنامه‌نگاران و خبرنگاران تاثیر می‌گذارد که نام کدام محقق را در داستان‌های خبری خود بیاورند. این در حالی است که رسانه‌های خبری نقش کلیدی در انتشار یافته‌های علمی جدید به عموم مردم دارند. از سوی دیگر، پوشش یک مطالعه خاص برای تیم تحقیقاتی و موسسات آنها اعتبار به همراه دارد و سپس عمق و کیفیت پوشش، درک عمومی را از اینکه چه کسی علم خوب انجام می‌دهد، شکل می‌دهد. گاهی حتی پوشش خبری می‌تواند بر مشاغل فردی نیز تاثیرگذار باشد.

هویت اجتماعی دانشمندان

آیا هویت اجتماعی دانشمندان مانند قومیت یا نژاد نقشی در پوشش خبری دستاوردهای علمی آنها دارد؟ پاسخ به این سوال ساده نیست. از یک سو، با توجه به حضور کم اقلیت‌ها در رسانه‌های جریان اصلی آمریکا، ممکن است تعصب نژادی وجود داشته باشد. از سوی دیگر، روزنامه‌نگاری علمی به دلیل استاندارد بالای گزارش عینی خود شناخته شده است. از این رو محققان تصمیم گرفتند این سوال را به صورت سیستماتیک با استفاده از داده‌های مشاهده‌ای در مقیاس بزرگ بررسی کنند.

کمترین پوشش رسانه‌ای

محققان 223 هزار و 587 خبر از 288 رسانه آمریکا را از وب‌سایت Altmetric.com تجزیه و تحلیل کردند. این وسایت پست‌ای آنلاین را درباره مقالات تحقیقاتی رصد می‌کند. اخبار منتشر شده از سال 2011 تا 2019 تعداد 100 هزار و 486 مقاله علمی را پوشش داده است. محققان برای هر مقاله، روی نویسندگانی متمرکز شدند که بیشترین شانس ذکر شدن نامشان را داشتند: اولین نویسنده، آخرین نویسنده و سایر نویسندگان. آنها محاسبه کردند که نویسندگان هر چند وقت یک بار نامشان در مقالات خبری ذکر شده است. سپس از یک الگوریتم برای استنتاج قومیت نویسندگان استفاده کردند و متوجه شدند که روزنامه‌نگاران گاهی اوقات به قومیت آنها برای ذکر نام‌شان در پوشش خبری تکیه می‌کنند. به طور مثال، مشخص شد که نویسندگانی با نام‌های انگلیسی مانند «جان براون» یا «امیلی تیلور» بیشتر از بقیه در رسانه‌ها ذکر شده‌اند. آنها همچنین 9 گروه قومیتی بزرگ را با هم مقایسه کردند.

محققان دریافتند که شانس دیده شدن نویسنده اول مقاله در یک خبر 40 درصد است. با این حال، احتمال ذکر نام نویسندگانی از اقلیت کمتر در مقایسه با نویسندگانی که نام انگلیسی دارند، به طور قابل توجهی کمتر بود. این تفاوت برای نویسندگانی با نام‌های آسیای شرقی و آفریقایی بارزتر بود. آنها به طور متوسط 15 درصد کمتر در رسانه‌های علمی آمریکا در مقایسه با کسانی که نام انگلیسی داشتند، ذکر یا نقل شده بودند.

این ارتباط حتی پس از در نظر گرفتن عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، وضعیت نویسنده متناظر، موقعیت نویسنده، رتبه وابستگی، اعتبار نویسنده، موضوعات تحقیق، تأثیر مجله و طول داستان ثابت است.

و نابرابری بین انواع مختلف رسانه‌ها، از جمله ناشران بیانیه‌های مطبوعاتی، اخبار عمومی و آنهایی که محتوای متمرکز بر علم و فناوری دارند، وجود دارد.

عوامل عملی و انتخاب زبان

محققان می‌گویند: اول و مهم‌تر از همه، عدم حضور دانشمندان با نام‌های آسیای شرقی و آفریقا ممکن است به دلیل چالش‌های عملگرایانه‌ای باشد که روزنامه‌نگاران مستقر در آمریکا در مصاحبه با آنها مواجه هستند. عواملی مانند تفاوت منطقه زمانی برای محققان مستقر در خارج از کشور و تسلط واقعی یا درک شده انگلیسی می‌تواند نقش داشته باشد، زیرا یک روزنامه‌نگار در مهلت مقرر باید خبرش را آماده کند.

ما این عوامل را با تمرکز بر محققان وابسته به موسسات آمریکایی جدا کردیم. در میان محققان مستقر در آمریکا، مشکلات عملگرایانه باید به حداقل برسد، زیرا آنها در همان منطقه جغرافیایی روزنامه‌نگاران هستند و احتمالاً به زبان انگلیسی، حداقل در نوشتن، مهارت دارند. علاوه بر این، با توجه به اینکه توجه رسانه‌ها به طور فزاینده‌ای توسط مؤسسات آمریکا ارزش قائل می‌شود، احتمالاً این دانشمندان به همان اندازه به درخواست‌های مصاحبه روزنامه‌نگاران پاسخ خواهند داد.

حتی زمانی که محققان فقط مؤسسات آمریکا را مد نظر گرفتند، تفاوت‌های قابل توجهی در ذکر و نقل قول برای نویسندگان غیر انگلیسی یافتند؛ به‌ویژه، نویسندگانی با نام‌های آسیای شرقی و آفریقایی در مقایسه با همتایان خود با نام انگلیسی، چهار تا پنج درصد کاهش در نرخ ذکر را تجربه می‌کنند. این نتیجه نشان می‌دهد که در حالی که ملاحظات عملگرایانه می‌توانند برخی نابرابری‌ها را توضیح دهند، اما همه آنها را در نظر نمی‌گیرند.

محققان همچنین دریافتند که روزنامه‌نگاران همچنین تمایل بیشتری به جایگزینی وابستگی‌های سازمانی به جای دانشمندان با نام‌های آفریقایی و آسیای شرقی دارند؛ به عنوان مثال، ذکر دانشگاه میشیگان برای آنها معتبرتر از ذکر دانشگاه های دیگر است. این اثر جایگزینی نهاد، بر یک سوگیری بالقوه در بازنمایی رسانه‌ای تأکید می‌کند، جایی که ممکن است دانشمندان با نام‌های قومیتی اقلیت کمتر معتبر یا مستحق شناسایی رسمی تلقی شوند.

چرا برابری در گفتمان علم اهمیت دارد؟

بخشی از عمق پوشش اخبار علمی بستگی به این دارد که چگونه محققان به طور کامل و دقیق در خبرها به تصویر کشیده شوند، از جمله اینکه آیا دانشمندان با نام ذکر شده‌اند یا خیر و تا چه حد سهم آنها از طریق نقل قول برجسته می‌شود. همانطور که علم به طور فزاینده‌ای جهانی می‌شود و زبان انگلیسی به عنوان زبان اصلی آن است، مطالعه ما اهمیت نمایندگی عادلانه را در شکل دادن به گفتمان عمومی و پرورش تنوع در جامعه علمی برجسته می‌کند.

محققان می‌گویند که تفاوت‌ها در مرحله اولیه انتشار علم، زمانی که روزنامه‌نگاران در حال انتخاب مقالات تحقیقاتی برای گزارش هستند، بیشتر باشد. درک این تفاوت‌ها به دلیل چندین دهه یا حتی قرن‌ها تعصب ریشه‌دار در کل خط تولید علم، از جمله اینکه چه کسی بودجه تحقیقاتی را دریافت می‌کند، چه کسی در مجلات برتر منتشر می‌شود و چه کسی در خود نیروی کار علمی نمایندگی می‌کند، پیچیده است.

روزنامه‌نگاران از مرحله بعدی فرآیندی را انتخاب می‌کنند که تعدادی نابرابری در درون آن وجود دارد. بنابراین، پرداختن به نابرابری‌ها در نمایندگی رسانه‌ای دانشمندان تنها یک راه برای تقویت فراگیری و برابری در علم است. اما این گامی در جهت به اشتراک‌گذاری دانش علمی با مردم به روشی عادلانه‌تر است.

انتهای پیام/

نسترن صائبی صفت کد خبر: 1228583 برچسب‌ها آمریکا

دیگر خبرها

  • عکس| اقدام عجیب کاپیتان پرسپولیس در اینستاگرام/ عالیشاه همسرش را سانسور کرد
  • علم گرفتار سانسور و تبعیض رسانه‌ای/ وقتی اسمی از دانشمندان آسیایی و آفریقایی به میان نمی‌آید